انواع مغالطات- قسمت دوم

انواع مغالطات- قسمت دوم

4.7
(12)

توسل به مرجع Appeal to Authority

«برای درمان کرونا از روغن بنفشه استفاده کنید چون فلان مرجع گفته موثر است.»

چنانچه گوینده اصرار کند که سخن یا ادعایش درست است به دلیل اینکه مرجع یا متخصص معتبری آن را تایید کرده است و برای تایید ادعایش دلیل دیگری ارائه نکند مغالطه «توسل به مرجعیت» یا «Appeal to Authority» پیش می‌آید. به این نوع مغالطه «مرجعیت کاذب» یا «سوء استفاده از مرجعیت» هم گفته می‌شود.

الگوی اصلی این مغالطه این چنین است:

چون مرجع  X  ادعای  Yرا تایید می کند پس ادعای Y درست است.

 

استناد به مرجع دلیل بر اثبات یک ادعا نیست بلکه دلایلی که در تایید آن ادعا ارائه می‌شود قادر به تایید صحت آن خواهد بود.

تصور اینکه امکان ندارد یک عقیده نادرست و غیرمستدل از سوی یک شخصیت مهم که دارای موقعیت مناسب است، ارائه شود، پیش فرض این مغالطه می‌باشد.

  • قرص‌های لاغری ضرر دارند. چرا میخوری؟
  • دکتر اُز گفته این قرص طبیعیه و عوارضی نداره.

 

باید توجه داشت اتکا به سخن متخصص و مرجع کار اشتباهی نیست. مشکل زمانی است که مدعایی بدون استدلال و تنها بدلیل ارجاع به یک مرجع، درست فرض شود. هرچند همواره این احتمال نیز وجود دارد که مراجع معتبر هم اشتباه کنند. دقت کنید مرجعی که در مورد ادعایی به آن استناد می‌شود باید واقعاً در آن حوزه علمی مرجع باشد و دارای تحصیلات و تجربه کافی باشد و دقیقاً همان ادعای مورد بحث را مطرح کرده باشد. همچنین غیر از آن مرجع، مراجع دیگری نیز آن ادعا را تایید کرده باشند. همچنین لازم است زمینه مورد بحث، مولد علم باشد نه زمینه‌های شبه علم و ماورای طبیعی که امکان تکرار و سنجش روایی و پایایی آن امکان پذیر نمی‌باشد.

بنابراین در بررسی ادعاهایی که به یک مرجع استناد شده است لازم است دریابید مرجع چه کسی بوده و چه سوابقی دارد سپس صلاحیت او را ارزیابی نمایید و از گوینده بپرسید دلایل متضمن این ادعا چیست؟

مغالطه هر بچه مدرسه‌ای می‌داند    (Every schoolboy knows)

همه ما دانستن آنچه که یک بچه مدرسه ای می داند را روشن و بدیهی می دانیم. بنابراین وقتی در گفتگو، شخصی بخواهد بدون ارائه دلایل منطقی، سخن خود را درست و واقعی معرفی کند و راه هر شک و شبهه‌ای را ببندد اعلام می کند که این موضوع را هر بچه مدرسه‌ای هم می داند. شخص مخاطب که دوست ندارد نادان به نظر برسد و اعتراف کند چیزی که هر بچه مدرسه‌ای می داند را نمی‌داند، در اکثر مواقع در برابر این گونه ادعاها وادار به سکوت می شود.

«هربچه مدرسه‌ای می داند که برند ما از نظر کیفیت بهترین است.»

«هر بچه مدرسه‌ای می داند که یادگیری این مهارت امری ضروری است.»

«بقال سر کوچه هم می داند که ….. »

 

همچنین بخوانید:  مغالطه یا سفسطه ( انواع مغالطات )

در واقع گوینده بجای ارائه دلایل منطقی و کافی سعی در مفروض گرفتن شفاف بودن استدلال خود و مقبول دانستن آن از سوی مخاطب با ایجاد حس شرمندگی در او دارد.

برای خلع سلاح این نوع مغالطه باید به گوینده متذکر شد که گزاره‌های بدیهی نیاز به گفتن ندارند. اگر احساس می کنید باید گفته شود پس به احتمال زیاد بدیهی نیست.

مغالطه اطمینان ساختگی  (Alleged Certainty)

در این مغالطه گوینده بدون ارائه شواهد درست و با در نظر گرفتن پیش فرض‌هایی، طوری نتیجه‌گیری می‌کند که گویی آن نتیجه بدیهی، واضح و صحیح است. انگار که نتیجه از قبل فرض شده است. در یک گفتگو، داشتن این دیدگاه که چون همه می‌دانند این موضوع صحیح است، بنابراین موضوع صحیح است و نیازی به ارائه مدرک نیست، فرد را دچار مغالطه «اطمینان ساختگی» یا «Alleged Certainty» می‌سازد.

الگوی اصلی این مغالطه این چنین است:

همه می‌دانندX  صحیح است. پس X صحیح است.

 

«همه مردم می‌دانند که احترام به حقوق ارباب رجوع واجب است.»

« بدون شک همه می‌دانند که توسعه فرهنگی، لازمه رسیدن به توسعه اجتماعی و اقتصادی است.»

«لازم به ذکر نیست که …»

در حالیکه شاید همه ندانند و لازم باشد قانع شوند. بهتر است بجای «همه» از لغت «اغلب افراد» و یا بجای «بدون شک» از کلمه «به نظر من» استفاده نمود. شخصیت های سیاسی در سخنرانی های خود زیاد از این مغلطه استفاده می‌کنند.

هرچند بعضی واقعیت‌ها را همه می‌دانند و نیازی به توجیه آنها نیست. مثل اینکه «ایران در خاورمیانه قرار دارد.» یا «زمین گرد است». مشکل در مورد درست فرض کردن ادعاهایی است که صحت آنها مبهم است و نیاز به اثبات دارد.

به این مطلب چند ستاره میدی ؟

میانگین امتیازها 4.7 / 5. تعداد نظرها: 12

اولین نفری باشید که امتیاز می دهید!

پیام بگذارید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.بخش های ضروری با علامت (*) مشخص شده اند.