انواع مغالطات- قسمت سوم
توسل به تمسخر (Appeal to ridicule)
زمانیکه یک استدلال را طوری مطرح نمایند که مسخره به نظر برسد مغالطه «توسل به تمسخر» یا «Appeal to ridicule» رخ می دهد. این نوع مضحک جلوه دادن استدلال باعث به حاشیه راندن موضوع و خارج شدن از مسیر منطقی گفتگو و تفکر میگردد.
این مغالطه تا حدی مشابه مغالطه «حمله به شخص» می باشد زیرا در هر دو مورد گوینده مورد حمله قرار میگیرد.
این کار معمولا از طریق مقایسه یک ویژگی ظریف در استدلال با اتفاقات خنده دار و یا ارتباط دادن به چیزهای بیربط کمدی و یا بازی با کلمات صورت میگیرد. با به سخره گرفتن استدلال حریف و احمقانه جلوه دادن آن و یا بزرگنمایی جنبه هایی از یک استدلال سعی به تحریک احساسات طرف مقابل میشود.
«طراحی این ساختمون شبیه نقاشی یک بچه 6 ساله است.»
« همه ما باید کمربند ایمنی رو ببندیم، شیر رو هم از شیشه شیر بخوریم.»
«اگه نظریه نسبیت انیشتین صحت داشته باشه یعنی وقتی من ماشینم رو تند میرونم اون کوتاهتر و سنگینتر می شه. خیلی احمقانه است.»
الگوی عمومی این مغالطه چنین است:
گوینده ادعا میکند X درست است.
مخاطب آن ادعا را مسخره جلوه می دهد.
بنابراین X غلط است.
مغالطه مرد پوشالی (Straw man)
وقتی شخصی توان مقابله با یک استدلال منطقی را ندارد یک مدعای ضعیف را به گوینده نسبت میدهد و با حمله به آن به مخالفت با مدعای ضعیف می پردازد. در واقع با این کار حواسها را از موضوع اصلی منحرف میکند و از این طریق سعی در کاهش محبوبیت و مقبولیت گوینده مینماید.
گوینده: به نوجوان ها باید آموزش مراقبتهای جنسی داده شود.
مخاطب: مدافعان آموزش مسائل جنسی سعی دارند مجوز رابطه جنسی بیخطر به بچه ها بدهند.
دانشجو: پروژه درس خیلی سختتر از درسی که یاد گرفته بودیم بود. من فکر میکنم بهتر است به کسانیکه پروژه را کامل انجام دادهاند چند امتیاز بیشتر داد.
استاد: ایده خوبی نیست. اگر من به هر کسی بی دلیل امتیاز کامل بدهم، دانشجویان برای پروژههای بعدی تلاش نخواهند کرد.
در مثال قبل استاد با به کار بردن «دادن امتیاز به هر کس» از مغالطه مرد پوشالی استفاده کرده است زیرا مدعای اصلی در مورد تعداد کمی از دانشجویان مطرح گردیده است. همچنین به کارگیری «امتیاز کامل» بجای «چند امتیاز بیشتر» و «بی دلیل» بجای «به دلیل انجام کامل پروژه» نمونه دیگری از بکارگیری این مغالطه است. در واقع استاد با ساده سازی بیش از حد، حمله به مدعا را راحتتر ساخته است.
شاید دلایلی که از سوی مخالف بحث مطرح میشود ماهیت درستی داشته باشد اما ارتباط آن به مدعای اولیه جهت رد یا قبول آن دارای اهمیت میباشد. ساده سازی بیش از حد، تعمیم یا اغراق و تمرکز روی بخش کوچکی از مدعا، از جمله روشهای بکارگیری این مغالطه میباشد.
مغالطه توسل به استثناء (Special pleading)
نوعی مغالطه که در آن شخص انتظار دارد مدعای او با معیار متفاوتی مورد ارزیابی و قضاوت قرار بگیرد. به این مغالطه «امتیاز کشیشان» و «مغالطه تبعیض طلبی» هم گفته میشود. زیرا در قرون وسطا هنگامیکه کشیشی مرتکب جرمی میشد در دادگاه مخصوص کشیشان مورد محاکمه قرار میگرفت تا به نوعی تساهل در مورد کشیش صورت پذیرد. در این مغالطه شخص موضع مورد بحث را (بدون ارائه دلایل کافی) به عنوان استثنایی از یک اصل کلی بیان میکند. گاهی این مغالطه بر اثر احساسات قوی که نسبت به یک باور ذهنی وجود دارد بصورت ناخودآگاه رخ میدهد. در واقع گوینده به شیوهای اغراقآمیز میخواهد روی استثنا بودن موضوع تمرکز کند.
«من اعتقاد دارم که فرد خلافکار باید مجازات شود اما این شخص ورزشکار معروفیه و فقط یکبار اشتباه کرده.»
«من میدونم که شهادت دروغ کار بسیار اشتباهیه اما اون بهترین دوست منه و ذات خوبی داره.»
«درسته که با شرایط فعلی من افزایش حقوق درخواست مناسبی نیست اما من کلی قسط دارم که باید پرداخت کنم.»
«هرکسی باید در صف منتظر بمونه تا نوبتش بشه اما بچه من توی خونه تنهاست.»
باید توجه داشت اکثر قوانین طبق شرایط خاص استثنا هم دارند برای مثال سرعت غیر مجاز ماشین پلیس در حین انجام یک ماموریت و یا عدم رعایت قوانین رانندگی ماشین اورژانس در حین حمل بیمار. اما همین افراد هم در شرایط عادی حین انجام کار، موظف به رعایت قوانین میباشند.
افراد نسبت به قوانین و اصول اخلاقی که دوست ندارند رعایت کنند مستعد اعمال این «استاندارد دوگانه» برای توجیه رفتار خود می باشند.
لینک کوتاه پست: https://www.farzaanegi.com/?p=5006
اگه نظری در مورد این مطلب دارید خوشحال میشم با من در میان بگذارید….
پیام بگذارید