تئوری چشم انداز (Prospect Theory)

تئوری چشم انداز

تئوری چشم انداز (Prospect Theory)

3.2
(35)

تئوری چشم انداز چیست؟

در این مقاله، تیم فرزانگی قصد دارد که تئوری چشم انداز را بصورت کامل توضیح دهد. پس با ما همراه باشید. همچنین می توانید مقاله خطای چشم انداز در این زمینه را مطالعه کنید.

تئوری چشم انداز یا نظریه دورنما اولین بار در سال 1979 توسط دنیل کانمن و آموس تورسکی در مقاله ای با همین عنوان مطرح گردید. این نظریه بر اساس «نظریه منفعت مورد انتظار» (Expected utility theory) طراحی شده بود. این تئوری نحوه تصمیم گیری افراد را هنگام رویارویی با گزینه‌های دارای ریسک نشان می‌دهد. همچنین نشان می‌دهد که چطور احساسات و ترجیحات افراد بر نحوه تصمیم گیری آنها اثر دارد. این تئوری یکی از مهمترین دستاوردهای این دو اقتصاد دان رفتاری محسوب می‌شود. ( نظریه چشم انداز مالی رفتاری )

در هریک از دو مسئله الف و ب، بین دو گزینه پیشنهادی کدام را انتخاب می‌کنید؟

الف. دریافت قطعی 900 هزار تومان و یا دریافت 1 میلیون تومان با حتمال  90%

ب. باخت قطعی 900 هزار تومان و یا باخت 1 میلیون تومان با احتمال 90%

اکثر افراد در برخورد با مسئله الف، دریافت قطعی پاداش با ارزش کمتر را ترجیح می‌دهند زیرا افراد از ریسک گریزانند و ارزش پاداش قطعی را از پاداش بیشتر با احتمال 90% بالاتر می‌دانند، اما در مسئله ب عکس این حالت اتفاق می‌افتد، یعنی بیشتر مردم در مواجهه با باخت، ریسک پذیر می شوند و حالت شرط بندی را انتخاب می‌کنند، زیرا باخت قطعی نفرت زیادی دارد و مردم برای گریز از زیان حاضر به ریسک هستند. حتی می‌توان گفت با وجود اینکه همه بردن را دوست دارند اما از باختن بیشتر تنفر دارند. البته باید توجه داشت که از دست دادن مقدار مشخصی از پول برای هر کسی اثر متفاوتی خواهد داشت، حتی برای یک فرد مشخص ارزش روانی پول در زمان‌های مختلف، متفاوت می باشد. عواملی مانند میزان کل دارایی فرد، میزان ریسک پذیری فرد، میزان مقایسه با اطرافیان و ….  بر ارزش روانی پول موثر می باشند. این تئوری نشان می دهد که بر خلاف اصل عقلانیت اقتصادی، که افراد را ریسک گریز تصور می کند، افراد در شرایط ضرر، ریسک پذیر می شوند.

همچنین بخوانید:  نقش هیجانات در تصمیم گیری

تغییرات درآمد را معمولاً بر حسب درصد بیان می‌کنند، زیرا افزوده شدن درصد مشخصی بر دارایی افراد واکنش روان شناختی یکسانی برای آنها ایجاد می‌کند، اما اضافه شدن مقدار مشخصی پول برای غنی و فقیر واکنش یکسانی ایجاد نمی‌کند. نظریه چشم انداز بر خلاف نظریه منفعت، مطلوبیت را به تاریخچه دارایی افراد وابسته می‌داند نه دارایی کنونی آنها، همچنین در نظریه چشم انداز باید از وضعیت مرجع خود، نیز آگاه باشید. نقطه مرجع همان وضع موجود است و یا کسی که خود را با او مقایسه می‌کنید.

پژوهشگران دریافته اند که افراد داشته‌های خود را در مقایسه با سایر افراد ارزش‌گذاری می‌کنند، چنانچه همه افراد یک شرکت 20% حقوقشان اضافه شود آنقدر خوشحال نمی‌شویم نسبت به زمانی که فقط حقوق ما 10% افزایش پیدا کند. همچنین برندگان مدال برنز در مسابقات المپیک از برندگان مدال نقره خوشحال ترند زیرا برنده مدال نقره با فاصله بسیار کمی از نفر اول شدن قرار گرفته و موقعیت خود را با نفر اول مقایسه می کند اما نفر سوم با فاصله بسیار کمی از نفر چهارم در این جایگاه قرار گرفته و خود را با کسی که هیچ مدالی نبرده است مقایسه می‌کند. در واقع نتایجی که بهتر از نقطه مرجع شخص باشد برای فرد یک برد محسوب می‌شود و نتایج پایین تر از مرجع، برای او باخت به شمار می‌آیند.

همچنین افراد میزان بدست آوردن و از دست دادن دارایی خود را نسبت به نقطه تطبیق یافتگی (Adaption Point) می‎سنجند. به این معنی که اگر دارایی فعلی شما دوبرابر شود بعد از گذشت مدتی با دارایی جدید تطبیق پیدا می‌کنید و سود و زیان های خود را بر مبنای دارایی جدید می‌سنجید.

تئوری چشم انداز

احتمال یا قطعیت در نظریه چشم انداز ؟

افراد ارزش بیشتری برای قطعیت نسبت به احتمالات قائل هستند. در شرایط برد، افراد به یک پاداش قطعی کوچک وزن بیشتری می‌دهند تا یک پاداش بزرگ احتمالی اما در شرایط باخت (از دست دادن) رفتار مردم ریسک پذیر می‌شود، ترجیح می‌دهند به استقبال یک ریسک بزرگ احتمالی بروند تا اینکه بخواهند ریسک کمتر قطعی را پذیرا شوند. دلیل اینکه بسیاری از افراد خودروی خود را بیمه بدنه نمی‌کنند این است که حاضرند ریسک بیشتر تصادف را بپذیرند، اما هزینه کمتر بیمه بدنه را پرداخت نکنند. هزینه بیمه برای آنها یک باخت قطعی تلقی می‌شود. در واقع در مواردی مانند این، هزینه‌ها یا باخت‌ها نوعی زیان هستند.

همچنین بخوانید:  حسابداری ذهنی Mental accounting

واکنش افراد به ریسک و احتمال در نظریه چشم انداز

با تغییر احتمال رخداد یک پدیده، ارزیابی ذهنی افراد نیز تغییر می‌کند. تغییر احتمال برد از 50% به 60% اثر احساسی کمتری ایجاد می‌کند نسبت به زمانی‌که این احتمال از 95% به 100% تغییر کند. به همین ترتیب، تغییر احتمال بردن از 0% به 5% جذاب‌تر از تغییر احتمال برد از 5% به 10% می باشد. افراد به احتمالهای کم، وزن زیادی می دهند، این نشان می دهد که آنها نسبت به نتیجه احتمال، نگرانی دارند. برای مثال حاضرند خوردو و خانه خود را در برابر بلایای طبیعی که احتمال رخداد کمی دارد بیمه کنند، در حالیکه در مورد احتمال‌های وزن متوسط تا زیاد، وزن کمتری در نظر می‌گیرند، یعنی افراد ‏به اندازه کافی به نتیجه احتمال توجه نمی‌کنند. به‌همین دلیل است که افراد نسبت به نوسانات بازار سهام بسیار حساس‌ترند تا نسبت به نوسانات بازار مسکن.

کم وزن دادن به نتایج دارای احتمال در مقایسه با رخدادهای قطعی را اثر قطعیت (Certainty Effect) می‌نامند، که منجر می شود در انتخابهای دارای پاداش قطعی بصورت ریسک گریز عمل کنیم و در مورد انتخاب های با زیان قطعی ریسک پذیر شویم. از طرفی افراد معمولاً پیامدهایی که در همه گزینه ها مشترک می باشد را نادیده می‌گیرند و فقط به اجزایی که در هر مورد تفاوت دارد توجه می‌کنند. به این تمایل اثر تفکیک(Isolation Effect)  می‌گویند. زمانی‌که یک انتخاب به اشکال مختلف ارائه شود منجر به ترجیحات متناقض می‌گردد. در حراج به‌جای پیشنهاد 4 قلم کالا به قیمت 3 قلم، چنانچه به مشتری گفته شود به ازای هر 3 کالا، یک کالا مجانی داده می‌شود اثر بیشتری دارد. زیرا کالای مجانی قطعیت بیشتری برای مشتری دارد.

ارزش روانی برد و باخت و تابع مطلوبیت

 همانطور که نمودار زیر ارزش روانی برد و باخت را نشان می‌دهد، واکنش نسبت به باخت شدیدتر از بردهای متناسب می‌باشد زیرا افراد از باخت تنفر دارند. همه ما در زندگی با رویدادهایی مواجه می‌شویم که موقعیت برد و باخت را در کنار هم دارند و نحوه تصمیم گیری ما تعیین کننده انتخاب شرایط برد یا باخت است. نمودار افقی در شکل زیر بیانگر میزان پولی که به دست آورده‌ایم و یا از دست داده‌ایم می باشد. نمودار عمودی، ارزش روانی مثبت در مورد پولی که به دست آورده ایم یا ارزش روانی منفی در مورد پولی که از دست داده‌ایم را نشان می‌دهد.

همچنین بخوانید:  اثر هاله Halo effect

همانطور که در شکل دیده می شود، شدت اثر روانی به دست آوردن 2 میلیون تومان، با اثر روانی از دست دادن 2 میلیون تومان بسیار متفاوت می باشد. کوچکترین بردی که بتواند امکان باخت 2 میلیون تومان را جبران نماید چیزی حدود 4 میلیون تومان (دو برابر) است که به آن «ضریب تنفر از باخت» (Loss aversion ratio) می‌گویند.  تحقیقات نشان می‌دهد این ضریب برای افراد مختلف بین 1.5 تا 2.5 متغیر می‌باشد. در شرط بندی‌هایی که گزینه باخت احتمالی، برای فرد تهدید بالایی محسوب شود، ضریب تنفر از باخت بالاتر هم می‌رود.

همچنین همانطور که از روی نمودار هم می توان دریافت، ارزش روانی پول بصورت خطی زیاد نمی شود، برای مثال اگر داشتن 1 میلیون تومان پول، برای شما ارزشی روانی معادل x ایجاد می‌کند، بدست آوردن2 میلیون تومان پول، ارزش روانی کمتر از 2x  برای شما ایجاد خواهد کرد.

همچنین تفاوت ذهنی بین 800 هزار تومان و 900 هزار تومان بسیار کمتر از تفاوت ذهنی میان 100 هزار تومان و 200 هزار تومان می باشد. درست است که تفاوت ارزش پول در هر دو حالت 100 هزار تومان می باشد اما ارزش روانی که ایجاد می‌کند متفاوت خواهد بود. بنابراین انسانها هنگام انتخاب میان گزینه های مختلف اقتصادی، ارزش اقتصادی آن را ملاک قرار نمی‌دهند بلکه ارزش روانی آن را در نظر می‌گیرند. ( تئوری چشم انداز )

لینک کوتاه پست: https://www.farzaanegi.com/?p=4287

اگه نظری در مورد این مطلب دارید خوشحال میشم با من در میان بگذارید….

به این مطلب چند ستاره میدی ؟

میانگین امتیازها 3.2 / 5. تعداد نظرها: 35

اولین نفری باشید که امتیاز می دهید!

پیام بگذارید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.بخش های ضروری با علامت (*) مشخص شده اند.