خطای بازنگری Hindsight Bias
خطای بازنگری چیست؟
خطای بازنگری > تا حالا چند بار این جملات را گفته اید یا شنیده اید: «از اول هم مطمئن بودم که این اتفاق میفته» و یا «از اول هم معلوم بود اینطور می شه»
صبح هنگام، با دیدن هوای گرفته از پشت پنجره با خود میگویید: شاید امروز باران بیاید، وقتی هنگام عصر متوجه بارش باران می شوید با صدای بلند اعلام میکنید که من از صبح گفتم امروز باران میآید. یا وقتی مقاله خود را برای چاپ به ژورنالی میفرستید و امیدوارید که مورد قبول واقع شود، و هر روز ایمیل خود را چک میکنید، با دریافت خبر پذیرش مقاله، میگویید، می دانستم که مقاله من پذیرفته می شود.
مردم اغلب پس از رخ دادن یک رویداد تمایل دارند ادعا کنند که از اول هم معلوم بود که نتیجه همین میشود، و نتیجه را با احتمال بالایی قابل پیش بینی فرض میکنند. در حالیکه شواهد بسیار کمی برای پیش بینی این رویدادها وجود داشته است. به این سوگیری خطای بازنگری یا پس نگری (Hindsight Bias) میگویند. در واقع اطلاعات و نتایج جدید، هنگام بازنگری رویداد، مانند لنگری روی پیشبینیهای قبلی ما تاثیر میگذارد.
این خطا باعث انحراف حافظه ما نسبت به آنچه قبل از رویداد میدانستیم یا باور داشتیم میشود و همچنین میتواند زمینهای برای خطای اعتماد به نفس بیش از حد باشد زیرا افراد دوست دارند ثابت کنند توانایی پیشبینی رویدادهای آینده را دارند.
چرا دچار خطای بازنگری می شویم؟
نظریه پردازان شناختی معتقدند که مغز انسان طوری طراحی نشده است که بتواند گذشته را بطور دقیق بازسازی کند بلکه با به روز رسانی دانش خود در طی زمان، استنباطهای علّی خود، یعنی آوردن دلیل برای این که یک چیز علت چیز دیگر است، را بهبود میدهد.
چنانچه اطلاعات شناختی ما از یک رویداد کامل نباشد، فرایند معنا سازی آن برای ما کامل نمیشود، یعنی آن چشم انداز و تجارب قبلی که برای توضیح چگونگی عملکرد محیط داشتیم زیر سوال می رود و تمایل به ناباوری پدیده رخ داده، پیش می آید. فرایند معنا سازی که بطور خودکار پس از مواجهه با نتایج منفی و یا غافلگیر کننده فعال می شود، باعث می شود دلایل به نفع نتایج تقویت شوند و دلایلی که قبلاً برای نتایج جایگزین موجود بوده تضعیف شوند. وقتی نتایج غافلگیرکننده هستند تمایل به سوگیری بازنگری بیشتر میشود.
بعضی محققان معتقدند زمانیکه نتیجه هیچگونه غافلگیری برای مخاطب نداشته باشد این سوگیری حذف میشوند و عده ای دیگر نیز اعتقاد دارند وقتی نتیجه بسیار غافلگیر کننده باشد و یا فرایند معنا سازی ناموفق باشد این سوگیری حذف یا معکوس میشود. یعنی زمانی که شما به یک نتیجه غیرقابل باور میرسید دیگر از اینکه تلاش کنید بگویید از اول میدانستید، دست برمیدارید و موافق جریان میشوید. نتایج قابل پیش بینی نیز میتوانند باعث بروز میزان کمی سوگیری بازنگری شوند زیرا در وهله اول معناسازی کمی اتفاق میافتد.
احساس غافلگیر شدن از فرایند معنا سازی نشات میگیرد و وقتی نتایج بیشتر غافلگیر کننده میشوند برای معنا دادن به آن بیشتر سوگیری میکنیم. تحقیقات نشان میدهد خصوصیات شخصیتی افراد بر میزان سوگیری بازنگری اثر دارد. برای مثال افرادی که دارای برونگرایی هستند و افرادی که عصبیت بیشتری دارند بیشتر مستعد این نوع سوگیری میباشند.
نمونه ها یا مثال هایی از سوگیری بازنگری در زندگی
وقتی به گذشته نگاه میکنیم همه چیز را واضح و اجتناب ناپذیر ارزیابی میکنیم زیرا ما توانایی پیش بینی خود را بالا تصور میکنیم و به دانش خود اعتماد زیادی داریم. اما مطالعه تاریخ نشان میدهد ما پیشگوهای خوبی نیستیم زیرا اصولاً جهان غیرقابل پیش بینی است.
مثلاً بعد از اعلام نتایج انتخابات اکثر افراد فکر میکنند از اول میدانستند چه کسی پیروز خواهد شد در حالیکه واقعیت نداشته است. وقتی نتیجه یک رویداد منفی است تمایل افراد به این سوگیری بیشتر میشود زیرا معمولاً توجه به وقایع منفی بیشتر است.
در حین دیدن یک فیلم جنایی حدسهای مختلفی برای تشخیص قاتل زده می شود اما تنها در انتهای فیلم است که واقعیت مشخص میشود و افراد با کنار هم گذاشتن شواهد تکمیلی به این نتیجه میرسند که مشخص بود این فرد قاتل است!!
مردم تمایل دارند پیش بینی های قبلی خود را فراموش کنند و هنگامیکه اتفاقی رخ میدهد آنرا بدیهی و اجتناب ناپذیر جلوه دهند. اما اگر وقایع بد قابل پیش بینی بود بسیاری از شرکتهای بزرگ مانند نوکیا جلوی شکستشان را میگرفتند و یا بحران های عظیم مالی در کشورها رخ نمیداد.
خطای تایید خود (Confirmation bias) را نیز در این زمینه مطالعه فرمایید.
لینک کوتاه پست: https://www.farzaanegi.com/?p=4348
اگه نظری در مورد این مطلب دارید خوشحال میشم با من در میان بگذارید….
پیام بگذارید