خود های چندگانه

خود های چندگانه

خود های چندگانه

3.7
(3)

تعارض بین خواستن و باید

خود های چندگانه > فرض کنید در کنار ریل آهنی ایستاده اید و قطاری با سرعت به سمت شما در حال حرکت است روی ریل قطار در فاصله‌ای دورتر، 5 کودک در حال بازی هستند، اما در مسیر مجاور قطار یک کودک در حال بازی روی ریل است، شما این امکان را دارید که با تغییر مسیر ریل، مسیر حرکت قطار را از سمت 5 نفر به سمت یک نفر منحرف سازید. در این شرایط شما چه تصمیمی می‌گیرید؟

در برخورد با این مسئله اکثر افراد رویکردی فایده‌گرایانه دارند. تصمیم فایده‌گرایانه یعنی انجام کاری که بیشترین تعداد افراد از بیشترین منافع بهره‌مند گردند. در واقع به نوعی تخمین هزینه-فایده انجام می‌شود. نجات جان 5 نفر بهتر از نجات جان 1 نفر است.

 حال در نظر بگیرید که روی پلی با ارتفاع کمی از ریل راه آهن ایستاده اید. یک کارگر راه آهن با یک کوله بزرگ هم در کنار شما ایستاده است، و قطار به سرعت به سمت 5 کودک روی ریل در حال حرکت است، شما این امکان را دارید که آن فرد که کوله بزرگی دارد را قبل از رسیدن قطار جلوی آن هل بدهید و مانع از حرکت آن شوید. این بار شما چه می کردید؟

آیا هل دادن یک فرد غریبه جلوی قطار کار درستی است؟ اکثر افراد بر این باورند که این کار اخلاقی نیست.

همچنین بخوانید:  سوگیری حفظ وضعیت موجود Status Que Bias

ایمانوئل کانت عقیده دارد، درست یا غلط بودن یک تصمیم در قبال افراد دیگر، بسته به حقوق افراد و وظایف آنها در جامعه تعیین می‌شود. پرت کردن یک نفر از روی پل، نقض حقوق او و نوعی کار غیر اخلاقی می‌باشد.

در مثال اول اغلب افراد بصورت منطقی با مسئله برخورد می‌کنند اما در مثال دوم احساسات آنها غالب می‌باشد. این کشمکش درونی برای انتخاب بین آنچه که خودمان دوست داریم و آنچه که انجامش درست است، همواره وجود دارد. ستیز بین «خواستن» و «باید» نشان دهنده ترجیحات افراد در مسائل مختلف می‌باشد. در تصمیم‌های احساسی سیستم یک فعال می‌شود و در تصمیم‌های عقلانی سیستم دو وارد عمل می‌شود. خود مسئولیت‌پذیر و خود خواهشگر کنترل تصمیمات را بعهده دارند. اما چون خود مسئولیت‌پذیر توانایی برنامه‌ریزی دارد، می‌تواند طرح‌هایی برای کنترل خود خواهشگر ارائه کند. مثلاً با پیش‌بینی شرایطی که هوس بر عقل غلبه می‌کند و خودداری از قرار گیری در آن شرایط، بر وسوسه خود فائق می‌آید. خود خواهشگر همیشه چشم انداز کوتاه مدت دارد تبعات بلند مدت تصمیمات را نادیده می‌گیرد. بهترین کار ایجاد تفاهمی میان این دو وجه خود است، زیر اگر تنها خود مسئولیت پذیر شروع به تصمیم‌گیری‌کند، در مرحله عمل، خود خواهشگر همکاری نخواهد کرد. پس باید ترجیحات هر دو در نظر گرفته شود. مثلاً چند وقت یکبار هوس خوردن کیک خامه ای یا فست فود می‌کنید؟ چقدر در هفته برای ورزش و تعذیه سالم وقت می‌گذارید؟ پاسخ به این سوالات منجر به تفاهمی در این زمینه می‌شود که خود خواهشگر نیز از آن تبعیت خواهد کرد. چنانچه راه حل‌های خود مسئولیت‌پذیر برای خود خواهشگر غیرقابل قبول باشد به راحتی توسط او نقض خواهد شد.

همچنین بخوانید:  خطای هزینه هدر رفته (Sunk Cost Fallacy) یا اثر کنکورد

 انسان‌ها اغلب معتقدند که باید در حفظ منابع طبیعی وکوشا باشند و رفتارشان طوری باشد که این منایع را برای نسل‌های بعد هم به میراث بگذارند. اما تصمیمات آنها در عمل، در تضاد با این نگرش آنها می‍باشد، حداکثر بهره‌برداری از منابع را انجام می‌دهند، در عایق‌کاری خانه‌ها تعلل می‌کنند، از خرید وسایل دوستدار محیط زیست که قیمت بالاتر دارد خودداری می‌کنند و صدها رفتار مشابه دیگر.

خود مسئولیت پذیر در آغاز هر سال جدید تعهداتی را برای رسیدن به اهداف بلند مدت می پذیرد اما خود خواهشگر در زمانهایی که خود مسئولیت پذیر خسته شده یا کنار زده شده است این تعهدات را نقض می‌کند.

همچنین مقاله خطای تایید خود (Confirmation bias) در این راستا را مطالعه فرمایید. در ادامه با تیم فرزانگی جهت مطالعه خود های چندگانه همراه باشید.

خود های چندگانه

خود تجربه‌گرا و خود خاطره‌گرا

خود های چندگانه > از نظر دانیل کانمن در درون ما دو خود وجود دارد: خود تجربه‌گرا (Experiencing Self) و خود خاطره‌گرا (Remembering Self)

خود تجربه‌گرا در حال زندگی می‌کند و فقط لحظه حال را درک می‌کند اما خود خاطره‌گرا، خاطرات خوب و بد گذشته را به‎ یاد می‌آورد (سفر خوبی بود، پرواز بدی بود،….) و می‌تواند هنگامی‌که داریم در مورد آینده تصمیم می‌گیریم بر رفتار ما اثر بگذارد. در واقع ما ارزش بیشتری برای خاطرات قائل هستیم.

همچنین بخوانید:  انتخاب های بد در میان نوجوانان

در مورد هر رویداد، لحظات مهم، لحظات آغاز و پایان بیش از هر لحظه دیگر در ذهن ما می‌ماند. تجارب روزمره و معمولی با مرور زمان از ذهن پاک می‌شوند تا فضا برای تجربیات جدید و جالب بعدی باز شود. این موضوع ریشه در تکامل بشر دارد. ما خطرات، رنج ها و لذتها را بیشتر از چیزهای معمول به یاد می آوریم.

هر لحظه می‌تواند به تنهایی برای ما رضایت ایجاد کند اما این به معنای خوشحالی عمومی نمی‌باشد. شما ممکن است در انتهای سفر، چمدان خود را گم کنید، و کل سفر را منفی‌تر از آنچه بوده ارزیابی نمایید. در واقع وقتی ما از خوشحالی صحبت می‌کنیم منظورمان خوشحالی است که به یاد می‌آوریم نه خوشحالی که در لحظه تجربه می‌کنیم. زندگی مانند داستانی است که سازنده آن «خود تجربه‌گرا» است اما راوی آن »خود خاطره‌گرا» می‌باشد.

خود های چندگانه

لینک کوتاه پست: https://www.farzaanegi.com/?p=4381

اگه نظری در مورد این مطلب دارید خوشحال میشم با من در میان بگذارید….

به این مطلب چند ستاره میدی ؟

میانگین امتیازها 3.7 / 5. تعداد نظرها: 3

اولین نفری باشید که امتیاز می دهید!

پیام بگذارید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.بخش های ضروری با علامت (*) مشخص شده اند.